شميمبو ما را به دوردست ها مي برد
شميم رايحه ما را با خود به به دور دست ها مي موفقيت و در اين هجرت وراي مرزهاي فرهنگ گشت وگذار مي كنيم . سرگذشت عطرها رفلكس سرگذشت بشريت است؛ محصولاتي كه همچون كتاب هاي تاريخي معطر در داخل خويش تغييرات و فراز و نشيب ها، در امان ماندن از بيماري ها و بلايا و جنگ ها، اكسير جاودانگي و پيامي خوش سيما را جاي داده اند . . .
رايحه در هر عصر تاريخي آينه اي از اجتماع، شم درمان، ارتباطات، تقدس و برانگيختگي عاطفي و هيجاني مي باشند . جهانِ بدون عطر، عالم فارغ از مورخ است! در اين بخش، نگاهي اجمالي خوا هيم داشت به كاربرد رايحه و رده آن در عصر هاي تاريخي متفاوت . در هر قسمت، يك دوره تاريخي را مرور خواهيم كرد .
نصيبهفتم
سالهاي 1970 تا1980
زنان دهه هفتاد پله هاي فرديت را درمي نورديدند و با افتخار از روايح در سبك زندگيشان استفاده مي بردند . آقايان هم از عطرها و توليدات اصلاح و آراستگي خاص خودشان به كار گيري مي كردند .طي دهه هفتاد، سبك هاي جديدي براي زندگي پديدار شد: فمينيسم، بازگشت به طبيعت، جنبش همجنسگرايان، پانك، نئو رومانتيسيسم و . . .
پوشش افراد بازتابي از ايده ها و گرايشات آنها شد و اكثر زمان ها اوقات، يك سري سبك با نيز تلفيق مي شد . در لباس همانند عطريات، مهمترين عنصر، پيام آن بود . نيز در ايالات متحده و هم در فرانسه مفاهيم بديع و مدرن ارائه شده در عطرياتِ خاص بانوان، پيچيده و برانگيزاننده بود . گاهي نيز دوچندان به لطافت طبيعت نزديك و رومانتيك مي نمود . طراحاني كه اين دوگانه گرايي را شعور نكردند، باخت خوردند . پس از ادوتويلت، عطرهاي فوق العاده اي براي مردان وارد بازار شد: حالا ديگر رايحه و افترشيو براي مردان دو فرآورده جداازهم بود .
تزريق مفاهيم مدرن و بديع و هم جنبشي كه تفكرات را در چارچوب هايي چندگانه و پيچيده خلاصه مي ساخت؛ موضوع ساز ظهور خانه هايي در عطرسازي شد كه به نوعي پايه گذاران عطرسازي نيش و هنري در دهه هاي آنگاه شد . منزل هايي كه با رويكردي هنري و مفهومگرا، عطرسازي را وارد دوراني جديد كرده و بعد ها نو اي به آن بخشيدند .
سالهاي 1980تا1990
دوره فردگرايي و رويارويي . عطر، پرهياهو و حاذق به منعكس شدن احساسات عميق جوانان دلداده زندگي پرزرق و برق تبديل شد .دهه هشتاد، ده سال احساسات عميق بود .
فروپاشي ديوار برلين، چند ايدئولوژي را تجزيه كرد؛ زنان و مردان در مسابقات شكيبايي فرساي دو ماراتن كمپاني مي كردند تا به برد فن اي دست يابند . اسكي روي آب، بدنسازي، موج سواري و اسكي رايج گرديده بود: بايستي تن در بهترين، پرسرعت ترين و تاثيرگذارترين وضعيت مي بود . عطرهاي مردانه با عناصر طبيعي، عناصري كه بازتاباننده توانايي بدني مردان بودند؛ در هم مي آميخت . از سوي ديگر، زنان از جامه هاي اندامي و عطرهاي تند منفعت مي جستند تا برد هاي فن اي خويش را به چهره بكشند . عطرهاي نو ميوه اي كه خاستگاه اساسي آن ها در ايالات متحده بود به عطرهاي زنان و مردان افزوده شد .
سالهاي 1990 تا 2000رفته رفته مترياليسم به خاطرات قبل مي ضميمه . زنان و مردان بدنبال جهاني خالص خيس بودند و از همين جهت، عطرهايي را به كار گيري مي كردند كه شعف و نشاط جديد اي را منعكس مي كرد .
جنگ خليجي در كنار ايدز و نسل نو از بيماري هاي واگيردار؛ دو اتفاق دوچندان پررنگ اي بودند كه هراس و نگراني جامعه در پايان هزاره دوم را برمي انگيخت . براي رهايي از دنيوي گرايي به رپ و تكنو پناه برديم . سبك معاش نيو ايج را پذيرفتيم، اينترنت، غولِ شبكه، در زندگي و چه بسا وراي آن انتشار يافت . تولد دهكده هاي دربين سياره اي و گسترش سرسام آور تكنولوژي و سرويس ها . همگام با اين جهش خيره كننده و پرشتاب، برخي از عطرها بسوي ارائه روايحي تكان كردند كه ما را به خاطرات كودكيمان پرتاب كرد: مزه و بوي نوت هاي شيرين و كرمي وانيل-كارامل، شير، برگ هاي چاي، روايح آبيرنگ و دريايي، جنگل و . . . مردان شروع به ابراز احساساتشان كردند؛ بو ابزار اغواگري شد . عطرهايي با بو آبِ سرد و القاي حسِ عشق و علاقه به خلوص و پاكي، موجب خلق و خوي نوت هايي بديع شد . هم اكنون ديگر عطرها دريا و آب و زمين و گل ها را القاء مي كنند؛ طبيعت را باري ديگر كردار مي كنند و به اساس خود بازمي گردند: خاك، باد، آب و آتش . . .
چهارشنبه ۳۰ بهمن ۹۸ ۱۳:۱۱ ۶۷ بازديد
تا كنون نظري ثبت نشده است